پرنسس کوچولوی ما

روزهای سخت....

1394/8/30 12:05
نویسنده : مجتبی
527 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم، چند وقته به دلیل مشکلاتی که برات پیش اومده و من و مادرت خیلی مشغولت شدیم، نشده اینجا رو آپدیت کنیم. حق بده عزیزم که مادرت با وجود اینکه در مرخصی هست، اینجا رو آپدیت نکنه. من هم دلم خیلی گرفته اما سعی می کنم آخرین راه حلها و تلاشهام رو برای رفع مشکل دختر عزیزم به کار ببرم و بدون بابا خیلی دوستت داره.... این روزا علیرغم اینکه خیلی داغونم اما سعی می کنم خودمو هم به لحاظ اطلاعات و هم به لحظ روحیه آپدیت کنم و به بقیه مادر و پدراهایی که گرفتار این مشکل شدن هم کمک کنم، فقط بگم مطمئنم به زودی همه چیز روبراه میشه، تحمل کن عزیزم، انشاله به زودی شروع می کنم و خاطرات این روزهای سخت رو برای آینده مستند می کنم. فقط دلم تنگ شده بود گفتم اینجا برات لالایی بذارم انشاله بعدها خودت بخونی و ...

دخترم بزرگ شدی
لالایی هام یادت نره
چه قدر برات قصه بگم
دوباره خوابت ببره
چقدر نوازشت کنم
تا تو به باور برسی
این دو تا دستای منه
تو اون روزای بی کسی
****************************
وقتی بابای قصه هات خم شده پیش روی تو
اگه چروک صورتم می بره آبروی تو
لالایی هام یادت نره
لالایی هام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
از روزا که مشت من من با دست تو وا نمی شد
تو خواب و بیداری تو هیچ کسی بابا نمی شد
****************************
اون که تو اوج خستگیش خنده رو لباش بودی
شب که به خونه می رسید سوار شونه هاش بودی
لالایی هام یادت نره
لالایی هام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
لالا لالا گلکم لالایی کن دلبرکم
خواب پریشون نبینی ای غنچه بانمکم
لالا لالا گلکم لالایی کن دخترکم
****************************
چشماتو گریون نبینم گریه نکن دردونکم
لالایی هام یادت نره
لالایی هام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بابا اگه دلش پره از دست دنیا دلخوره
امون زندگیش تویی وقتی که غصه میخوره

 

عاشق نگاه معصومت، بابایی

 


 

پسندها (1)

نظرات (0)