شروع مرخصی
امروز 93/10/18 از صبح خیلی خوشحالم چون اخرین روزیه که میرم سرکار. از اونجاییکه بانک ماه اخر بارداری رو مرخصی استعلاجی میده،منم از دو هفته پیش رفتم دکتر و گواهی مرخصی استعلاجیم رو گرفتم،چون بانک فقط ماه اخر رو میده به دکترم گفتم هفته بارداریم رو یک هفته بیشتر بزنه تا منم یک هفته بیشتر از یک ماه تو خونه استراحت کنم.اخرین روز کاریم 5شنبه بود.شیرین و اقای مهرداد و شهیم هم مرخصی بودن،امیری هم زود از شعبه رفت بیرون و خداحافظی نکرد،با بقیه خداحافظی کردم و خوشحال وخندان از شعبه اومدم بیرون،وای که چه حس خوبی بود.بارداری همراه باکار کردن سخته مخصوصا من که ماههای اولم ویارم شدید بود.تهوع افسردگی،نفس تنگی...هر روز هم مجبور بودم ازصبح تا عصر رو صندلی بشینم و مشتری راه بندازم،ولی همه اینارو بخاطر ترنم عزیزم تحمل کردم،حالا دیگه همه اون روزا تموم شد،و من خیلی خوشحالم چون زمان اومدن ترنم نازنینم به خونه داره نزدیک ونزدیکتر میشه